در چند هفته گذشته درگیر پروژه ای بودم مربوط به یک سری ولوهای خاص (شیرهای صنعتی) و مجبور بودم تمام مدت رو در شهر ونجو (یکی از شهرهای جنوبی کشور چین) بگذرانم. در این مدت با یک خصوصیت اخلاقی خیلی بد از مردم ونجو آشنا شدم.
جریان از این قرار بود که ما در طول اقامت در ونجو صبح با کارخانه مربوطه قرار ملاقات میگذاشتیم و بعد از کلی بحث در مورد پروژه و اقلام ولوها (شیرهای صنعتی) اول از نظر فنی به یک نظر مشترک می رسیدیم، بعد در مورد قیمت و زمان تحویل با کلی بحث و جدل به توافقات نهایی میرسیدیم و قرار برای قرارداد نهایی میگذاشتیم. یکی از این موارد به طور مثال این بود که ما قیمت را روی یک میلیون یوآن توافق میکردیم و زمان تحویل را هم مثلا ۲۰ روزه با هم به توافق میرسیدیم. بعد که شب به هتل برمی گشتم، یک دفعه ساعت ۸ الی ۹ شب از یک نفر از کارشناسان فروش کارخانه پیام دریافت میکردم که مثلا به خاطر اینکه پرسنل فنی ما برخی آیتم های فنی در کار را لحاظ نکرده و الان متوجه شدیم قیمت ۲۰ درصد اضافه خواهد و یا مثلا به خاطر اینکه کارگاه ریخته گری ما سرش شلوغه نمیتوانیم ۲۰ روزه کار را تحویل بدیم و ۵۰ روزه تحویل میدیم و یا مثلا پروژه جدید گرفتیم و فعلا نمیتوانیم جنس های شما رو تولید کنیم و پروژه فعلا به تعویق خواهد افتاد.
البته این مورد یکی دو بار اتفاق نیوفتاده، شاید به جرات بگم با ۷ الی ۸ کارخانه اتفاق افتاد. بعضی وقت ها برای یک کارخانه ۲ الی ۳ روز وقت میگذاشتم و به نتیجه نمی رسیدیم. این موضوع اصلا این طور نبود که در مورد کارخانه های بی اعتبار اتفاق بیفته. در بعضی موارد کارخانه های بین المللی و بزرگ از این کارهای غیر اخلاقی میکردند. اوایل فکر میکردم شاید واقعا اشتباهی پیش امده و مقصر نیستند ولی کم کم که موارد زیاد شد به این نتیجه رسیدم که ممکنه یک حالت کلاهبرداری باشه و از شگردهای عمومی چینی ها باشه و خیلی مشکوک بود. البته چینی ها یک اخلاق عمومی هم دارند که توی کلاس های بیزینس به آنها آموزش می دهند و آنها به صورت ماشینی اجرا میکنند. مثلا تا لیست قیمت رو می دهند درجا میگویند که زودتر برای خرید اقدام کنید که یک پروژه بزرگ در راهه و ممکنه به خاطر اون پروژه کار شما عقب بیوفته یا مثلا هفته دیگه قیمت مواد اولیه قراره افزایش پیدا کنه و زودتر پیش پرداخت رو واریز کنید درغیراینصورت قیمت بالا خواهد رفت یا اینکه محیط زیست فشار شدیدی روی ما وارد کرده و ممکنه که ما بخش ریخته گری رو برای چند وقت تعطیل کنیم بهتره زودتر کار رو شروع کنیم و مالیات افزایش پیدا میکنه و قیمت باید بالا بره ولی در مورد پروژه این ولوها (شیرهای صنعتی) به شکل عجیب و استثنایی قیضه مشکوک بود و عمومیت داشت. این مورد فقط در مورد یک کارخانه نبود و بارها اتفاق افتاد. سر همین من هم بارها با ونجویی ها به مذاکره وبحث پرداختم و در مواردی اونها رو تهدید کردم که علیه آنها تبلیغات منفی انجام خواهم داد. که البته این کار را واقعا انجام خواهم داد. چون شرکتی که نشود روی حرفش حساب کرد و به راحتی قرارداد را فسخ و پروژه را منتفی کند اصلا قابل اعتماد نیست و این برای همکاری با یک کارخانه مثل سم می ماند و اعتبار من رو به عنوان یک تاجر قابل اتکا زیر سوال میبرد.
به هر حال ما که بالاخره کار پروژه رو با یک کارخانه انجام دادیم و قرارداد رو بستیم ولی وقت و انرژی زیادی صرف بحث و جدل با ونجویی ها کردیم. البته این برای ما که در اکثر موارد به عنوان مترجم زبان چینی همراه دوستان ایرانی هستیم عادی و طبیعیه و ما عادت کردیم به بحث کردن با طرف چینی ولی به هرحال این مورد یک مورد استثنایی بود و برای بنده تازگی داشت. البته این دفعه اولی نبود که با ونجویی ها کار میکردیم ولی در موارد قبلی به این مشکلات برخورد نکرده بودیم. البته یکی از دلایل میتونه این باشه که با توجه به اینکه ما عجله در تحویل کالا به طرف ایرانی داشتیم و این عجله رو در مذاکره به طرف ونجویی منتقل کردیم، آنها قصد سواستفاده از این مسئله رو داشتند و میخواستند با تاخیر در زمان قیمت رو بالا ببرند.
به هر حال ما این پروژه رو بستیم و به شانگهای برگشتیم و با دوستان و شرکای اهل شانگهای جلسه گذاشتیم و در این مورد با هم بحث های طولانی داشتیم. این مورد برای من خیلی جالب بود چون دوستان اهل شانگهای بنده هم میگفتند این خصوصیت در مورد مردم ونجو عمومیت داره و اونها معروفند به اینکه حرفشون رو سریع عوض میکنند و روی حرفشون هیچ حسابی نیست و باید فقط با زبان قرارداد باهاشون صحبت کرد و اتفاقا یک اصطلاح چینی هم دارند که میگه 满嘴跑火车 البته معنی تحت الفظی این عبارت میشه “قطار توی دهانشون می دود”.
اما معنی اصطلاحی اینه که روی حرفشون هیچ حسابی نیست و به قول معروف زود دبه میکنند. به همین دلیل تنها کاری که باید کرد اینه که در لحظه ای که در حین بیزینس با ونجویی ها هستید و به توافق کلامی رسیدید سریع قرارداد رو به زبان چینی نوشته و ازشون بخواهید که مهر شرکت رو پای قرارداد زده و حالت رسمی به قرارداد بدهید. در این صورت وقتی از شرکت رفتید دیگه اون شرکت جرات نخواهد کرد که زیر حرفش بزند و به اصطلاح ما ایرانی ها دبه کند.
در کل، توصیه من به دوستان ایرانی اینست که در صورتی که می خواهند از بنده به عنوان مترجم زبان چینی یا مشاور بازرگانی استفاده کنند و ولو (شیرهای صنعتی) بخرند حتما آماده بستن قرارداد باشند که در لحظه قرارداد را با کارخانه ببندیم و حالت رسمی به قرارداد بدهیم تا جلو هرنوع دبه کردن (满嘴跑火车) طرف ونجویی ها رو بگیریم.